گسترش دانش و تجربه مهندسی

در این وبلاگ به موضوعاتی که یک مهندس مکانیک در طول زندگی شخصی و حرفه ای با آن روبه رو بوده، پرداخته شده است.

گسترش دانش و تجربه مهندسی

در این وبلاگ به موضوعاتی که یک مهندس مکانیک در طول زندگی شخصی و حرفه ای با آن روبه رو بوده، پرداخته شده است.

دنیای مهندسی، دنیای پر رمز و رازی است. در گذشته شاهد آن بودیم که هر رشته مهندسی قصد داشت با ایجاد مرزهایی، گرایش هایی را پدید آورد که تخصصی تر به حوزه های مزبور پرداخته شود. ولی با گسترش دانش، نه تنها مرزهای درون رشته ای کمرنگ شد، بلکه مرزهای برون رشته ای نیز اهمیت خود را از دست داد. هم اکنون یک مهندس نمی تواند بگوید از آن جا که در رشته من به این موضوع پرداخته نشده است، من این زمینه کاری دارای این موضوع را نخواهم پذیرفت. بنابراین شاهد هستیم یک استاد ریاضی در زمینه هوش مصنوعی فعالیت می کند. استاد مکانیک، پروژه هایی در زمینه ابررایانه انجام می دهد و ... .بنده با وجود آن که در زمینه مهندسی مکانیک مطالعه داشته ام، ولی به دلیل اشتراکات فراوان مخصوصا در سال های ابتدایی، برای سایر رشته ها هم مطالعه این وبلاگ خالی از فایده نخواهد بود. از طرف دیگر با مطالعه تاریخ مهندسی می بینیم که سایر رشته های مهندسی از پهلوی این مادر بیرون آمده اند.

۱ مطلب در تیر ۱۳۹۴ ثبت شده است

در خاطر دارم زمانی که در رشته مهندسی مکانیک دانشگاه صنعتی اصفهان پذیرفته شدم، پس از مدتی به همت شورای صنفی دانشکده، یک جلسه معارفه برگزار شد. قبل از مراسم فکر می کردیم مثلا برای آشنا شدن دانشجویان با همدیگر قرار است خودمان را معرفی کنیم و ... .خلاصه در اون مراسم، رئیس دانشکده، معاونان او و مسئول مرکز مشاوره حضور داشت. زمانی که دکتر شیرانی رئیس دانشکده برای سخنرانی روی سن رفتند را هیچ گاه فراموش نمی کنم. ایشان گفتند در این دانشگاه از دانشجو و کارمند گرفته تا استاد و روسا را می توان به دو دسته تقسیم بندی کرد. عده ای هستند که سعی دارند با مطرح کردند نام دانشگاه به عنوان محل کار یا تحصیل خود را بالا بکشند و دسته دوم کسانی هستند که با فعالیت ها و رفتار خود نام دانشگاه را بالا می کشند. از اون روز به بعد همیشه پیش خودم دوست داشتم افراد را توی یکی از این دو دسته بگنجانم.

چند وقتی است این حرف دکتر شیرانی مثل خوره افتاده به جونم. مرتب پیش خودم میگم یعنی من جزء کدام دسته ام. نشانه های شناسایی هم ساده است. عباراتی مثل "من فارغ التحصیل (دانشجو) دانشگاه ... هستم." یا "ما دانشجویای دانشگاه ... همه فلان ویژگی را داریم" یا "من دانشگاه ... باید یه همچین کاری کنم!" نشان دهنده اینه که هویت خودت را زیر برچسب فلان دانشگاه یا دانشکده تعریف می کنی. یه بررسی ساده هم بهم نشون میده که با توجه به این که کار خاصی نکردم هنوز توی دسته اول می گنجم. ولی حداقل خوشحالم که دوست ندارم تا 5 سال دیگه توی این دسته بمونم.

البته من منکر این قضیه نیستم که شما به هرحال لازمه یه جایی خودت را معرفی کنی یا اصلا دوست داری به دانشگاهت افتخار کنی. ولی این قضیه فرق میکنه با این که از اعتبارش هزینه کنی. دوستم تعریف می کرد یه زمانی رفته بود برای مصاحبه شغلی یکی از شرکت های مستقر در شیراز. مدیر عامل وقتی فهمیده بود که دوستم فارغ التحصیل دانشگاه صنعتی اصفهانه، خیلی خوشش اومده بود. گفته بود قبلا هم چندتا از فارغ التحصیلان اونجا توی مجموعه کار می کردند و منشا خدمات شایسته ای برای شرکت بودند. خوب به نظر من شمایی که میری برای استخدام و بعد هم استخدام میشی. حواست باشه. داری اول کار هزینه می کنی از اسم دانشگاهت. پس حواست باشه بعد اون مدت کار، همون قدر که هزینه که کردی را برگردونی.

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۳ تیر ۹۴ ، ۱۶:۰۹
عماد صادق زاده