گسترش دانش و تجربه مهندسی

در این وبلاگ به موضوعاتی که یک مهندس مکانیک در طول زندگی شخصی و حرفه ای با آن روبه رو بوده، پرداخته شده است.

گسترش دانش و تجربه مهندسی

در این وبلاگ به موضوعاتی که یک مهندس مکانیک در طول زندگی شخصی و حرفه ای با آن روبه رو بوده، پرداخته شده است.

دنیای مهندسی، دنیای پر رمز و رازی است. در گذشته شاهد آن بودیم که هر رشته مهندسی قصد داشت با ایجاد مرزهایی، گرایش هایی را پدید آورد که تخصصی تر به حوزه های مزبور پرداخته شود. ولی با گسترش دانش، نه تنها مرزهای درون رشته ای کمرنگ شد، بلکه مرزهای برون رشته ای نیز اهمیت خود را از دست داد. هم اکنون یک مهندس نمی تواند بگوید از آن جا که در رشته من به این موضوع پرداخته نشده است، من این زمینه کاری دارای این موضوع را نخواهم پذیرفت. بنابراین شاهد هستیم یک استاد ریاضی در زمینه هوش مصنوعی فعالیت می کند. استاد مکانیک، پروژه هایی در زمینه ابررایانه انجام می دهد و ... .بنده با وجود آن که در زمینه مهندسی مکانیک مطالعه داشته ام، ولی به دلیل اشتراکات فراوان مخصوصا در سال های ابتدایی، برای سایر رشته ها هم مطالعه این وبلاگ خالی از فایده نخواهد بود. از طرف دیگر با مطالعه تاریخ مهندسی می بینیم که سایر رشته های مهندسی از پهلوی این مادر بیرون آمده اند.

یکی از وظایف مهندس را بهینه سازی میدونم. اینکه در یک سیستم با امکانات موجد بشه از بیشینه ظرفیت استفاده کرد و در جهت رشد بهره وری و کارآیی گام برداشت. برای همین نسخه پیشرفته تر "استارت آپ در زمینه حمل و نقل عمومی" را میخوام مطرح کنم. 
این استارت آپ تجهیز جدید و هزینه خاص اضافه ای برای نصب روی هر اتوبوس نمی خواهد. کافی است یک اپ برنامه نویسی شود که راننده های اتوبوس دارای گوشی هوشمند به دیتابیس آن وصل باشند. بنابراین موقعیت لحظه ای اتوبوس های هر خط مشخص است. با توجه به اینکه در شهرها از بلیت الکترونیک استفاده می شود، حتی امکان مشخص کردن تعداد مسافران هر اتوبوس در هر لحظه هم وجود دارد. 
بنابراین کاربر، مبدا و مقصد را مشخص می کند و کار این اپ، پیشنهاد دادن یکی یا دو روش برای رسیدن به مقصد است. مثلا اپ به کاربر می گوید ابتدا تا ایستگاه اتوبوس پیاده روی کن. حدود 5 دقیقه دیگر اتوبوس خط ایکس میرسد. سوار شو، فلان ایستگاه پیاده شو و اتوبوس بعدی و ... 
درخصوص مدل درآمدی و قیمت گذاری گستره وسیعی از انتخابها وجود دارد که پس از مشخص شدن جزییات کار و کسب میتوان درآن خصوص تصمیم گیری کرد. نکته اینجاست که مسیری که تاکسی های اینترنتی به عنوان نمونه 50 هزار تومان می گیرند، به این روش شاید 5 هزار تومان هزینه بلیت اتوبوس شود و با داده های کلیدی در اختیار کاربر، به نظر حاضر باشد حدود 10 هزار تومان به این اپ بپردازد. چون باز هزینه یک سوم نمونه تاکسی می شود. 
قطعا این روش تنها در شهرهای بزرگ با بیش از یک میلیون جمعیت توجیه دارد. نکته دیگر رقابت تاکسی های اینترنتی با این اپ هست. هرچند معتقدم آسیب جدی به بازار و درآمد آنها وارد نمی کند و اتفاقا با کاهش ترافیک و آلودگی، تا حدودی به بهبود کار و کسب آنها کمک کند. فکر نکنم چنین بیزینسی در دنیا وجود داشته باشد!

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۷ مهر ۰۱ ، ۲۰:۰۹
عماد صادق زاده

سه شنبه با من تماس گرفته شد که رزومه شما را در جاب ویژن دیده ایم و در یک ردیف شغلی در زمینه کدینگ در حال استخدام هستیم. شرکت ما سپاهان باتری یکی از مطرح ترین شرکت های تولید باتری در ایران با بیش از 2000 نیرو و در زمینه صادرات نیز فعال است. از طرفی شما (یعنی من) هم با توجه به مدرک و تحصیل در بهترین دانشگاه ها را برای مصاحبه دعوت می کنم. یه کم برام عجیب بود چون اصلا یادم نیست کی رزومه ام را توی جاب ویژن نوشتم و تا حالا هم از این سایت به هم ارجاع داده نشده بود.

درهرصورت صبح چهارشنبه نه صبح باید اونجا می بودم که نیم ساعتی زودتر رسیدم. راس نه وارد کارخانه شدم. فرمی بهم داده شد که پر کنم (پس کارکرد جاب ویژن چیه این وسط، مگه رابط بین کاریاب و کارفرما نیستی؟ خب باید اطلاعاتی که میخواد را قبلش از ما بگیری و طرف روی سیستم داشته باشه) بعد ده دقیقه فرم پر کردن، دیدم یکی یکی دعوت میکنه مصاحبه. خب آدم فهیم برای چی همه کاریابها را در یک ساعت دعوت کردی بیان. نوبت دهی میکردی در بازه های ربع ساعتی. این مهم بودن شما را نمی رسونه. بی ارزش دونستن وقت را میرسونه در این کارخانه معظم.

خلاصه ساعت یازده که مصاحبه شش نفر تموم شد رفتیم برای مصاحبه فنی!!! یه مسیری پیاده رفتیم. اگه دوباره اینجا مدیریت داشت یه خودرو میذاشتن و کاریاب ها را برای اینکه بگن مثلا احترام قائلیم براتون این مسافت میبردن. رسیدیم دفتر فنی. یعنی ذره ای نسبت به شرایط پیش از کرونا تغییر کرده بود نکرده بود. رسما تو دل هم بودن. یک مهندس میانسالی چندسوالی کرد و گفت تشریف میبرید پشت سیستم و کاری انجام می دید تا از نظر سرعت و IQ؟! تست بشید. رفتم دیدم خانم مهندس سه تا برگه داد و چندتا عدد توش هست که بهش کد میگن. میگه اینا را به هر روشی میدونی وارد کن ورد یا اکسل. من گفتم حتما نکته ای داره و ارتباطی بین این اعداد هست و باید فرمول نویسی کرد تا خودشون تولید بشن. یه دقیقه نگاه کردم دیدم نه. سوال کردم گفت هیچ ارتباطی نداره و فقط وارد کن!!!
یعنی اگر من حتی از نظر مالی در شدیدترین تنگناها قرار داشتم نباید اونجا می موندم چون با این کار دهن کجی کردم به دو دانشگاه صنعتی اصفهان و دانشگاه تهران. آخرش هم همون آقای مهندس گفت وایسا تا مصاحبه بقیه تموم بشه باهات کار دارم ولی بنده آهسته جیم شدم و اومدم بیرون. حتما می خواست بگه اول کار اینه ولی بعد ارتقا میگیری. کارت خوب باشه جای بهتری میذارمت و من خودم از طی کشی شروع کردم و این جفنگیات مثلا.

 

پ ن 1: می تونم این توصیه را به دانشجویان رشته های مهندسی داشته باشم که اگر دوره کارشناسی 5 یا 6 ساله شد بهتره. چون فرصت کافی دارید بفهمید چه باید کرد و پایه های شغل و کارآفرینی را در همون دوره کارشناسی پایه گذاری کنید. اگر دیدید واقعا علمی نیاز دارید که دیگه نمیشه در دوره کارشناسی یا دوره های آزاد به دست آورد برنامه ریزی برای کارشناسی ارشد مفید خواهد بود.

پ ن 2: با چندتا از دوستان گروهی ساختم با این ایده که گزارش های ماهانه شرکت های حقوقی بازار سرمایه ایران را بررسی کنیم و این کار در محیط اکسل انجام می شد. این کار تنها دوسه ساعت در ماه از شخص وقت می گرفت و اطلاعات ارزشمندی در خصوص روند خرید و فروش ها می داد. دوستان یکی یکی به بهانه های واهی این کار را رها کردند :))

 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۰ بهمن ۹۹ ، ۱۱:۰۳
عماد صادق زاده

تا سه ماه پیش می تونستم گه گداری از تپ سی یا اسنپ استفاده کنم ولی تازگی ها قیمت هاشون عجیب رفته بالا! برای همین توفیق اجباری داشتم که بیشتر سوار اتوبوس بشم. ولی این مورد همیشه منو آزار میده چرا ده ثانیه دیر به اتوبوس رسیدم یا چرا باید بیست دقیقه وایسم تا اتوبوس بعدی بیاد. این بود که همون لحظات این ایده استارت آپ اتوبوسی به ذهنم رسید.

داستان خیلی ساده است. کافی است یک ردیاب مشابه این شرکت ردیاب ایده آل روی اتوبوسها نصب بشه که موقعیتشون را به صورت زنده نشون بده. بعد افرادی که توی یه ایستگاه یا نزدیک اون ایستگاه هستن یک خط اتوبوس مشخص را درخواست میکنن و میبینن که این اتوبوس مثلا حدود 5 دقیقه باهاشون فاصله داره. شرکت سازنده میتونه حق اشتراک ماهانه به مشتریان بفروشه یا اینکه بر مبنای اطلاعات درخواستی هزینه مشخص کنه.

جالب اینجاست که فقط مسافران از این استارت آپ سود نمی برند، بلکه میتونه خیلی برای خود شرکت واحد حیاتی باشه. چون در هرزمان، مکان هر اتوبوس را داره، بنابراین طبق قانون فیزیک میتونه سرعت و شتاب اتوبوس را دربیاره. درنتیجه میتونه بفهمه که راننده یه جاهایی خیلی گاز را فشرده که موجب استهلاک و افزایش هزینه میشه یا سرعت غیرمجاز داشته. پس مشتری دوم این استارت آپ خود شرکت واحد اتوبوسرانی هست. 

باتوجه به گران شدن قطعات و خود اتوبوس، به نظر این طرح توجیه اقتصادی داره. نمی دونم کسی در دنیا چنین طرحی دیده. البته شاید تپ سی و اسنپ از این طرح خیلی خوششون نیاد و یه جورایی رقیبشون بشه. از طرفی هم ممکنه اگه خوب پیش بره یکی از این شرکتها، این استارت آپ را بخرن. 

 

 

۱ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۱ اسفند ۹۸ ، ۱۸:۱۱
عماد صادق زاده

هر روز با روش های جدیدی درصدد آمورش کارآمدتر زبان های خارجی بر می آیند. قطعا تا سطح متوسط (مثلا B1) باید در آموزشگاه یا خودخوان با کتاب های مرسوم صورت گیرد. ولی پس از آن می توان روش های گوناگونی پیشنهاد کرد. خودم شخصا دولینگو را برای یادگیری اموزش زبان آلمانی استفاده کردم. خوبی دولینگو این بود که آلمانی را با انگلیسی یاد گرفته می شود که باعث تقویت و ماندگاری هر دو زبان می شود. 

روش های دیگری همچون دیدن فیلم های زبان اصلی خوب است. بدین صورت که بار اول بدون زیرنویس و بار دوم با زیرنویس همان زبان مشاهده شود. روشی که بنده به ذهنم رسید، آموزش و توسعه لغات زبان با استفاده از کتاب های معروف است. به عنوان مثال در این لینک می تونید 10 کتاب محبوب بیل گیتس در زمینه فناوری را مشاهده کنید. هر چند سطح زبان خوبی داشته باشید، باز هم در هر صفحه حداقل 5 کلمه را نمی دونید. 

به نظر میشه یک استارت آپ در این زمینه راه بیفته و کتابهای زبان اصلی محبوب و معروف را شناسایی کنه. بعد انتهای هرصفحه معنی 5 تا 10 لغت را به فازسی بیاره و در انتها هم به ترتیب الفبایی معادل انگلیسی یا ترجمه انگلیسی را بیاره. در حقیقت با این روش با یه تیر دو تا نشون میزنه. حتی خود من خواننده هم می تونم در این زمینه مشارکت داشته باشم و کسب درآمد کنم. 

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ شهریور ۹۸ ، ۱۲:۵۱
عماد صادق زاده

با وجود راه افتادن سرویسهای درخواست تاکسی آنلاین، نیاز به خودروی شخصی روندی روز افزون داشته است. از آنطرف با بالا رفتن قیمت مسکن، هرواحد به زحمت یک جای پارک داشته باشد و این مساله به تازگی به یک چالش درشهرهای بزرگ دارد تبدیل می شود. از آنطرف قطعا می بیند که افرادی تمایل به داشتن خودروی شخصی ندارند و جای پارک هم در پارکینگ دارند. قطع به یقین کسب و کاری برای کرایه دادن پارکینگ ایجاد خواهد شد که هر دو طرف بسیار خوشنود خواهند بود و این اپلیکیشن نقش واسط یا معرف را ایفا می کند. 

حتی می توان پارکینگ سازمان های دولتی یا مدارس را برای این کار اختصاص داد. به نظرم حتی سازمان های منتفع مانند راهنمایی و رانندگی باید از این کار حمایت کنند. با توجه به رشد جمعیت و کمبود منابع، باید درصدد افزایش بهره وری و بازده بود و فرصت های موجود را به بهترین نحو شناخت.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ فروردين ۹۸ ، ۱۷:۲۴
عماد صادق زاده